کد مطلب:314918 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:183

نامه جناب آقای یوسفی به دفتر انتشارات مکتب الحسین
نامه جناب آقای مشهدی عبدالله سیفی به دفتر انتشارات مكتب الحسین (علیه السلام) محضر مبارك حضرت مستطاب برادر عزیزم آقای حاج شیخ علی ربانی خلخالی (دامت بركاته).

سلام علیكم. سلامتی حضرت عالی را در دنیا از حضرت صاحب الزمان حجة بن الحسن المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از درگاه پروردگار متعال مسألت دارم و امیدوارم كه آن وجود شریف جهت ترویج و نشر كرامات مولای ما حضرت اباالفضل (علیه السلام) موفق باشید. چون متذكر شدید اگر شخصی كرامتی دیده است مرقوم فرماید لذا اطاعت امر شد و چند كرامت آقا قمر بنی هاشم (علیه السلام) كه برایم حاصل شده به محضرتان تقدیم می دارم كه امیدوارم رضای خداوند و مولایم و سرورم آقا قمر بنی هاشم (علیه السلام) و اباعبدالله الحسین (علیه السلام) قرار گیرد. انشاءالله

مگر من ارباب ندارم



[ صفحه 471]



مرحوم جدم حجةالاسلام آقای شیخ حیدر سیفی یكی از منبریان معروف و به نام در اهواز و نجف اشرف بود خصوصا در عباسیه. نقل می كنند از متدینین و پیروان قدیمی برایم تعریف كردند كه جد شما مرحوم شیخ حیدر مدتی بیمار شدند به طوری كه منبر هم نمی توانستند بروند. شخصی بود در اهواز سوزن زن معروف به دكتر محمود، به عیادت آقا می روند و حال آقا را كه می بینند می فرمایند: جناب شیخ چند تا سوزن بزنید انشاء الله حالتان خوب می شود. مرحوم شیخ چند تا سوزن لحاف دوزی فراهم می كنند.

شیخ حیدر با چشمان پر اشك می گوید محمود مگر من ارباب ندارم؟ خودش باب الحوائج است. همان شب متوسل به آقا می شود و شفا می یابد.